آنچه بر مهدی خزعلی می گذرد، نماد ظلم بی پایان
استبداد حکومت دینی است که حتی بر دینداران این سرزمین نیز روا داشته می شود. در
طی ۳۳ سال گذشته، حکومت دینی که خود را نماینده خدا بر زمین می نامد، از دین به
عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود سوء استفاده نموده، حرمت دین و دیندار را در
کشورمان بیش از هر زمانی ازبین برده و حقوق اساسی مخالفان خود، حتی در میان
روحانیون از جمله آیت الله شریعتمداری، خویی، منتظری، بروجردی و دیگران را نقض
کرده است. این رفتار های ناعادلانه، غیر انسانی و تبعیض آمیز حکومت دینی، بر علیه
دیگر ادیان، مذاهب و باورها از جمله مسیحیان، کلیمیان، اهل سنت، بهاییان، صوفیان و
دیگران نیز اعمال شده است. کشیش یوسف ندرخانی، تنها به جرم انتخاب باور و دین دیگر،
پس از دوسال حبس در بدترین شرایط روحی به اتهام ارتداد، به اعدام محکوم شده است.
عملکرد این حکومت دینی مبتنی بر آپارتاید مذهبی است
که حاصلی جز بی اعتباری دین و جامعه روحانیت در نزد مردم ایران نداشته است. تجربه
سیاه این حکومت دینی بر همگان ثابت نموده است که برای دستیابی به یک حاکمیت
دموکراتیک، در کشورمان ایران، که پیروان ادیان و باورهای گوناگون از دیرگاه در
کنار هم همزیستی مسالمت آمیز داشته اند، اصل اساسی جدایی نهاد دین از نهاد حکومت
می باشد.
تنها در سایه یک حکومت مبتنی بر جدایی دین از حکومت
است که آزادی و احترام پیروان همه ادیان، همه باورها و روحانیون حفظ خواهد شد.
هم میهنانم،
اعتراض به نقض حقوق اولیه و انسانی مهدی خزعلی، کشیش
یوسف ندرخانی و دیگر زندانیان سیاسی – عقیدتی و رساندن فریاد آنان به گوش جهانیان وظیفه
یکایک ما ایرانیان است.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی